چهارشنبه , ژوئن 4 2025
defa

ملاصدرا؛ فیلسوف تحولی در حکمت اسلامی

ملاصدرا، با نام کامل صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی (۱۵۷۲–۱۶۴۰ میلادی)، یکی از برجسته‌ترین و اثرگذارترین فیلسوفان در سنت فلسفه اسلامی است. او را بنیان‌گذار مکتب حکمت متعالیه می‌دانند، که ترکیبی از فلسفه مشاء (ارسطویی)، اشراق سهروردی، و آموزه‌های عرفانی و کلامی اسلامی به ویژه اندیشه‌های ابن عربی و امامیه شیعه است.

ملاصدرا در دوران صفوی، در فضای سیاسی-فرهنگی‌ای رشد یافت که علیرغم پاره‌ای محدودیت‌ها برای اندیشه‌های فلسفی، امکان بالندگی فکری برای او فراهم بود. پس از تحصیل در شیراز و اصفهان نزد استادانی چون میرداماد و شیخ بهائی، در پی تجربه‌ای روحی و عرفانی، به روستای کهک قم رفت و مدتی به خلوت و سلوک گذراند. در همین دوران بود که بسیاری از آثار عمیق خود را نوشت.

مهم‌ترین اثر ملاصدرا کتاب الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الأربعة یا به اختصار اسفار اربعه است. او در این اثر و دیگر نوشته‌های خود، نظریات نوینی را در هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی مطرح می‌کند. از جمله نظریه مهم او در باب اصالت وجود (به جای اصالت ماهیت) و تشکیک وجود، از نوآوری‌های فلسفی در جهان اسلام به شمار می‌روند. به باور ملاصدرا، وجود حقیقتی عینی و متکثر در شدت و مرتبه است و ماهیات صرفاً اعتبارات ذهنی‌اند.

از دیگر آموزه‌های کلیدی او می‌توان به حرکت جوهری اشاره کرد؛ ملاصدرا برخلاف فلسفه‌ پیشین که حرکت را صرفاً در اعراض (عرض‌ها) می‌دانست، بر آن بود که جوهر نیز در بطن خود حرکت دارد و عالم در یک جریان پیوسته از تکامل قرار دارد. این اندیشه تأثیرات ژرفی بر دیدگاه‌های اسلامی درباره طبیعت، روح، و معاد داشته است.

ملاصدرا کوشید تا میان عقل، نقل، و کشف شهودی نوعی آشتی برقرار کند و فلسفه را به مسیری سوق دهد که با عرفان و شریعت پیوندی عمیق بیابد. به همین دلیل، فلسفه‌اش نه صرفاً عقل‌گرا و نه صرفاً عرفانی است، بلکه تلفیقی است از عقل، شهود، و ایمان.

باوجود فقدان ارتباط مستقیم فلسفه صدرایی در اندیشه های متفکران غربی، برخی مفاهیم اصلی در فلسفه ملاصدرا شباهت‌هایی با جریان‌های فلسفی مدرن دارد:

حرکت جوهری در فلسفه ملاصدرا نوعی تحول درونی و تدریجی وجود است که می‌توان آن را با دیالکتیک هگل یا تحول تاریخی در نظر کانت و شلینگ مقایسه کرد.

نظریه اصالت وجود نیز تا حدی با ایده‌هایی در هستی‌شناسی اگزیستانسیالیستی (در قرن بیستم) مانند هایدگر هم‌خوانی دارد.

همچنین، نگاه او به رابطه بین عقل و شهود یادآور تلاش‌های فیلسوفانی چون هنری برگسون برای پیوند عقلانیت و تجربه شهودی است.

در قرن بیستم، به‌ویژه از دهه ۱۹۶۰ به بعد، با تلاش‌های هانری کُربَن (Henri Corbin)، فیلسوف و اسلام‌شناس فرانسوی، اندیشه‌های ملاصدرا به دنیای غرب معرفی شد. کوربن نقش کلیدی در شناساندن فلسفه اشراق، ابن عربی و ملاصدرا به مخاطبان اروپایی داشت. او ملاصدرا را فیلسوفی می‌دانست که توانسته بود عقل، وحی، و شهود را در یک دستگاه فکری وحدت ببخشد.

Check Also

«سیزده‌بدر» در قلب طبیعت زاگرس؛ کوله‌بار سفرتان خالی از اره و تبر

خرم‌آباد- لرستانی‌ها روز سیزده فروردین را با رفتن به دامان طبیعت پرسخاوت زاگرس آغاز کرده‌اند، …